علیعلی، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

علی شاهزاده کوچولوی بهار94

ثبت نام پسرم در کلاس خلاقیت

برای پسر عزیزتر از جونم مینویسم،جون دل مامانی جدیدا اسمت رو نوشتم کلاس خلاقیت،از روحیه ات کاملا مشخصه خیلی کلاست رو دوست داری،از وقتی کلاس میری وابستگیت کمتر شده،قبل از این هیچ وقت ازم جدا نشده بودی جلسه اول واقعا برای من و بابایی سخت بود شاید هم ما بیشتر بهت وابسته بودیم،از وقتی کلاس میری با دقت بیشتزی به دنیای اطرافت نگاه میکنی،تو بازی با وسیله هات واقعا چیزیهای جدیدی رو کشف میکنی خوشحالم چون حس میکنم بزرگتر شدی،یک روز در میون من و بابایی با هم دیگه میرسونیمت کلاس و یک ساعت و نیم بعد دنبالت میایم انگار هیجان ما هم زیاده ،کارها و نقاشی هات رو خیلی دوست داری همه رو روی دیوار اتاقت چسبوندم الهی که فدات
1 تير 1398

فردا بریم اچوآ(موجود خیالی پسرم)

گل پسر مامانی یکی از شیرین زبونیهات همینه که یه جور با مزه ای میگی فردا بریم اچوآ،اچوآ موجود خیالی گل پسر منه،میگی اچوآ برو ،اچوآ بیاو... هرموقعی هم که میخوای خودتو واسه ام لوس کنی میگی اچوآ بخوریم؟ فدات بشم علی هر موقع میای تو بغلم بهت میگم خوشگل مامان کیه میگی علی آقا،زندگی مامانش کیه میگی علی آقا،جیگر مامانش کیه میگی علی آقا منم میگم علی آقای زندگی،علی آقای قشنگی،علی آقای جیگرم ،علی آقای طلایی بابایی هم که از کوچیکیهات همیشه واسه ات میخونه شکر خدا پسر داده عسل داده زندگی داده خدا به ما همه چی داده ،قشنگی داده،بعدشم میگه خدایا شکرت و میبوسه ات
17 فروردين 1398

گل پسر مامانی اومده مشهد زیارتت قبول

قند عسلم سلام،دیروز اومدیم مشهد اول اینکه به خاطر گل پسری چون خیلی دوست داشت سوار قطار بشه با قطار اومدیم،کلی تو قطار ذوق کردی الهی فداااات بشم،از دیروزم که اومدیم زیاد بیرون میریم ،حرم که میریم خیلی دوست داری،همه اش میگی من میخوام بیام رو شونه هات بابا،بنده خدا بابایی هم شما رو دائم رو شونه اش میگیره و خدا رو شکر میکنه و میگه خدایا شکر که به ما زندگی دادی،خدایا شکر که به ما قشنگی دادی(البته اینا رو همیشه میگه)و کلی هم خودش لذت میبره،الانم که برات مینویسم بابابایی رفتید شهربازی (َشهربازی رفتن یکی از برنلمه های مهم پسرمه)من نیومدم یه کم کمردرد دارم آخه خدا بخواد یه خواهر یا برادر میخواد به گل پسرمون بده، انشاءالله امام رضا خودش نگهدار همه ب...
10 فروردين 1398

پسر گلم واسه عیدش کت شلوار خریده

قربوووونت بشم الهی ،امسال تازه متوجه شدی که عید چی هست و چجوریه،کلی ذوق لباسها و کفشهای جدیدت رو داشتی ،به گل پسملم قول داده بودم کت بخرم واسه اش،کلی ذوق پوشیدنش رو داشتی فدات بشم الهی،انشاءالله کت شلوار دامادیت رو بپوشی عزی جون مامان ،من و بابایی که کلی ذوقت رو کردیم انشاءالله همیشه سالم باشی و در پناه امام زمان
4 فروردين 1398

گل پسر مامانی تولد ۴ سالگیت مبااااااااااارک

عزیز جونم پسر خوشگلم امروز ۴ ساله که با اومدنت بهاری دیگه به زندگی من و بابا بخشیدی،بهاری همیشگی پر از نور و انرژی و امید... پسر عزیزم قبل از به دنیا اومدنت ظلمتی بزرگ در زندگی حس میکردم ولی آمدن تو همه تاریکی های زندگیمون رو تبدیل به روشنایی و امید کرد ،خنده های تو ،بازی کردن هات عشق رو به ما فهموند،هر بار که روی پاهام میشینی توی چشمام نگاه میکنی دست مهربونت رو روی صورتم میکشی و بعد از یه بوسه ناز بهم میگی دوستت دارم انگار همه دنیا واسه من میشه،خدا همیشه حفظت کنه همیشه مواظبت باشه،همیشه در پناه خدا و در سایه امام زمان باشی راستی امروز یه تولد کوچولو با علی اصغر و سوگند واسه گل پسرم گرفتیم که کلی واسه اش خاطره شد اانشاءالله ۱۲۰ ساله بشی عز...
4 فروردين 1398

مهد قرآن رفتن پسرم

گل پسر مامانی مهد قرآن رو خیلی دوست داره،تا حالا شعر بچه شیعه رو تا امام ششم حفظ کردی،تو کلاس گل پسر من همیشه داوطلبه هربار خانم مربی چیزی میپرسه علی آقا میگه من من ،وقتی یه جلسه نریم همه دلشون واسه پسرم تنگ میشه از بس شیرینی گل من،انشاءالله همیشه موفق باشی گل نازم
15 آبان 1397

جدا خوابیدن پسر نازم

گل پسر مامانی دیگه مرد شده خودش تنها تو اتاقش میخوابه،امشب سومین شبیه که تنها تو اتاقت میخوابی،اولش با شک و تردید اتاقت رو ترک کردم ولی ماشاالله انقدر عاقل شدی که وقتی بیدار شدی چیزی نگفتی و روز دوم بهم گفتی من اصلا شب تنها خوابیدم نترسیدم،لامپها هم که خاموش بودن نترسیدم،ترس نداره که من خیلی شجاعم ،اصلان هم نمیترسم الهی مامان فدات بشه درسته که دیگه باید مستقل بشی دیگه بزرگ شدی،ولی دلم برای بغل کردنهات برای نفسهای نازو گرمت که شبها به صورتم میخورد تنگ میشه،خدا میدونه که اگه فکر نمیکردم شخصیتت خراب میشه بازم می اومدم تو اتاقت پیشت میخوابیدم ولی دیگه باید مرد بشی،الآن حس همون روزهایی رو دارم که تازه از شیر گرفتمت ولی اونم لازم بود،همینطوری که ...
15 آبان 1397