بدون عنوان
علی مامانی
عزیزدلم این روزا خیلی خیلی شیطون شدی،دیشب خیلی اعصابمون خورد شد،جات جلوی تلویزیونه همه اش،دایم با دست میکوبی تو صفحه تلویزیون ،دیشب پات لیز خورد دهانت خورد لبه میز تلویزیون لثه ات زخم شد ،ما مردیم و زنده شدیم
امروز لبه میز رو کامل با یه چیزی پوشوندم تا دیگه همچین چیزی پیش نیاد،بابا نظرش اینه که تلویزیون رو پرچ کنیم رو دیوار اگه همینطوری پیش بری به زودی باید این کارو بکنیم
قربونت برم از اینکه میتونی چند قدمی بری انقدر ذوق میکنی که نگو ولی اصلا نمیذاری ازت فیلم بگیرم سریع میای سمت دوربین
همین الان هم نمیذاری بنویسم دیگه باید برم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی