علیعلی، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

علی شاهزاده کوچولوی بهار94

علی عزیزم دیگه مرد شده

1396/4/1 22:58
نویسنده : سمیه
122 بازدید
اشتراک گذاری

علی عزیزم گل پسر مامانی امشب‌ که واسه ات مینویسم ۲ سال و ۳ ماهته گلم،الآن دیگه تقریبا ۳ ماهی هست که از شیر گرفتمت ببخش که تو این مدت کم اومدم نوشتم،تو این مدت خیلی درگیر بودم وقتی از شیر گرفتمت تا الآن ۲ بار تب شدید داشتی،مردیم و زنده شدیم هر دوبار،تجربه بیمارستان رفتن قبلیت واقعا برامون تلخ بوده و مارو خیلی تو  این شرایط میترسونه،خدارو شکر هردوبار به خیر گذشت ،واسه ات حرز حضرت زهرا رو نوشتم زیر بالشت گذاشتم انشاءالله با عنایت ایشون دیگه تب نکنی گلم و همیشه سالم باشی،جونم واسه ات بگه که مامانی یه مشکلی پیدا کرده دکتر یه خرده بزرگش کرده میگه تاندون دستم پاره شده ،از وقتی از شیر گرفتمت ساعتهای زیادی بغلت میکردم میبردمت بیرون تا حواست پرت بشه و خسته بشی بتونی راحت بخابی،کلا همیشه هرجایی بودیم بیشتر بغل من می اومدی تا بابایی،همیشه هم از کوچیکیهات عادت داشتی فقط سمت چپم بغل میاومدی انگار حالا داره خودشو نشون میده یه روز که بغل گرفتمت شونه ام درد شدیدی گرفت و دکتر گفت تاندونشه،مجبور شدم ۱۰ جلسه ای فیزیوتراپی برم(البته همه اش فدای سر پسرم)الانم بیشتر از هر چیزی از این ناراحتم که دیگه نمیتونم پسر عزیزم رو بغل بگیرم آخه دکتر گفته اگه توجه نکنم باید برم عمل کنم

جونم واسه ات بگه که تو این مدت یه چیز دیگه هم پیش اومد گل پسرمون یه رو که با بابابیش تو پارکینگ بازی میکرد یه کم پودر سوسک کش خوردو ماهم بردیمش بیمارستان یه ۶ ساعتی تو اورژانس تحت مراقبت موندیم که خدا رو شکر چون مقدارش کم بود مشکلی پیش نیومد و مرخص شدیم

این روزها دیگه با غذا خوردن مشکل زیادی نداری میون غذاها برنج استانبولی،ماکارانی،کباب رو از همه بیشتر دوست داری و از قرمه سبزی خوشت نمیاد

دیروز بابایی واسه ات یه موتور کوچیک خریده که کلی ذوقش رو میکنی و میگی نوتور

عزیز دلم الان که واسه ات مینویسم خوابیدی،ماه رمضون ۳ روز دیگه تموم میشه انشاءالله روزهایی رو ببینم که با اشتیاق روزه میگیری

فدات شم بووووووووووووس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)