گل پسر مامانی برای اولین بار رفت سلمونی با باباش
علی عزیزتر از جانم،بلاخره موفق شدیم تو سن ۲ سال ونیمه گیت بفرستیمت سلمونی،تا حالا یا تو خواب موهاتو کوتاه میکردم یا تو حموم با کلی بازی و فیلم،بیشتر مواقع تو خواب بود،که چند روزی طول میکشید تا کوتاهشون کنم،ولی بالاخره چندروز پیش که بابایی میخاست بره موهاشوکوتاه کنه ازش خاستم گل پسرمونم با خودش ببره،البته بازم یه کم مقاومت کردی جلوشو نذاشتی کوتاه کنه ولی همینم خیلی خوبه،نشون میده پسرم دیگه مرد شده،الهی فدات بشم من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی